گفتگویی با دکتر عادل آذر، رئیس هیات مدیره انجمن علمي مدیریت صنعتی ايران، پیرامون رشته مدیریت صنعتی و انجمن

 

photo_2016-01-05_12-11-20.jpgخیلی ممنون از اينكه با مشغله زيادي كه داشتيد به ما براي انجام اين مصاحبه وقت داديد و اين امكان را فراهم كرديد تا اولين مصاحبه انجمن مديريت صنعتي با شما انجام شود.

آقای دکتر با توجه به اينكه موضوع اصلي مصاحبه فلسفه وجودی انجمن علمی مدیریت صنعتی است، دوست داریم از زبان شما بشنویم که رشته مدیریت صنعتی از چه زماني در ایران شکل گرفت؟ و سیر تکامل آن به چه صورت بوده است؟

دكتر عادل آذر: بسم‌الله الرحمن الرحیم. از جناب‌عالی و همکارانتان تشکر می‌کنم که زحمت اين کار خیلی خوب، يعني مستندسازی تاریخ رشته مدیریت صنعتی در کشور ایران را شروع كرديد. افراد و پیشکسوتانی در این زمینه زحمت کشیدند و رشته را تأسیس کردند و این نهال را الآن رساندن به‌جایی که انصافاً یک درخت تنومندی در نوع خودش شده است و امروز به دست ما رسیده و انشا الله ما تحویل شما و آیندگان بدهیم. خوب قاعدتاً رشته‌هایي مانند مدیریت دولتی، اما نه به معنای عمومی (Public)آن بلکه به مفهوم غیرتجاری یا غیرکسب‌وکاری‌اش، هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ زمانی خیلی سابقه‌شان بيشتر از مديريت صنعتي  است. تقریباً اولین مدرسه‌ی مديريت که در ایران شکل گرفت سابقه‌اش به قبل از انقلاب برمی‌گردد، در زمان طاغوت شاخه‌ای از دانشگاه هاروارد، معروف به ICMS، شکل می‌گیرد. خدا رحمت کند مرحوم دکتر عبدالله زندیه کسی بود که هاروارد درس خوانده بود و آنجا را به کمک تعدادي اساتيد آمریکایی راه انداخته بودند. قبل از آن نیز دانشگاه تهران دانشكده بازرگانی خود را راه می‌اندازد. یک مدرسه عالی بازرگانی مستقل هم وجود داشته است. بعد از انقلاب مدرسه عالي بازرگاني با چند موسسه دیگر ادغام شدند که شدند دانشگاه علامه طباطبایی. بنابراین در ابتداي امر خیلی واژه مدیریت صنعتی يا مدیریت دولتی را نمی‌شنوید و به نام مدرسه عالی بازرگانی یا مدرسه بازرگانی بیشتر شناخته مي شد. که همان دانشكده كسب و كار(Business) هست. تقریباً می‌توانم بگویم که مدیریت صنعتی بعد از انقلاب خیلی جدی شد.خدا رحمت کند مرحوم دکتر سلیمی از دانشگاه امیرکبیر، دکتر سید اصفهانی، دکتر فاطمی قمی و دکتر مدرس یزدی كه تازه مهندسی صنایع خوانده بودند به اين نتيجه رسيدند كه همان طور که حوزه کسب‌وکار داریم به مفهوم تجاری آن، همان‌طور که مدیریت دولتی داریم به مفهوم عمومی آن‌، ما در حوزه صنعت، بخصوص کشور ما که در قبل از انقلاب رویکردش از کشاورزی به سمت حوزه صنعت آمده بود، نياز به یک‌رشته‌ای که در حوزه صنعتی فعالیت کند، یعنی مدیریت را ببریم در حوزه صنعتی، احساس كردند و  بعد از انقلاب یک شاخه‌ای را از مدیریت جدا کردند به نام مديريت صنعتي.

واقعیت این است که ماها جز اولین ورودی‌های رشته مديريت صنعتي بودیم. سال 1363 بعد از انقلاب فرهنگی اولین ورودی مدیریت صنعتی را دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه شیراز گرفتند. در دانشگاه تهران مدیریت صنعتی یکی از گرایش‌های مدیریت بازرگانی بود. البته کل رشته مدیریت عمق نداشت، مثلاً یادم هست که آنقدر این رشته‌ها کم‌عمق بود و ما که به کارهای ریاضی علاقه‌مند بودیم بیشتر سمت شاخه‌های ریاضی کاربردی مثل همین تحقیق در عملیات می‌رفتیم که خدا رحمت کند مرحوم دکتر اصغر پور می‌آمد این‌ها را به ما می‌گفت. اولین کتاب‌های حوزه تحقیق در عملیات به زبان فارسی را مرحوم دکتر اصغر پور نوشت. ایشان بانی تحقیق در عملیات در شاخه مدیریت هستند. قبلاً تحقیق در عملیات تحت عنوان ریاضی کاربردی در بخش‌های ریاضی گفته می‌شد. عمق آن کم بود معمولاً هم اساتید حوزه مهندسی صنایع و ریاضی کاربردی می‌آمدند و به ما درس می‌دادند. هركدام از این بزرگواران، مثل کسانی که نام بردم، واقعاً درایت خیلی خوبی را به خرج دادند. و با اين تفكر كه  اگر ایران قرار است در بخش صنعت فعال باشد، همان‌طور که مهندسی می‌خواهد مدیریت هم می‌خواهد مديريت صنعتي را بنا نهادند. البته من باید آفرین بگویم به بانیان این کار، مدیریت صنعتی را مترادف با  كارخانه (Factory) نمی‌گیرند، مي گويند مديريت صنعتي (Industrial Management) که صنعت (Industry) می‌تواند هم بخش توليد (Manufacturing) باشد و هم بخش خدمات (Service). در كارشناسي ارشد ما جزء دوره هاي اول مديريت صنعتي بودیم. می‌شود گفت ما گروه دوم ورودی كارشناسي ارشد مديريت صنعتي بودیم. تنها جایی که كارشناسي ارشد  به طور مستقل به نام مدیریت صنعتی می‌گرفت دانشگاه تربیت مدرس بود. هیچ جای دیگر به اسم مدیریت صنعتی ورودی نداشت عمدتاً به نام مدیریت بازرگانی و مدیریت دولتی داشتند. البته دانشگاه‌های تهران و شهید بهشتی مدیریت بازگانی گرایش مدیریت صنعتی می‌گرفتند. شیراز كارشناسي ارشد نمی‌گرفت؛ اما هم چنان اساتید همان اساتید برجسته بودند که معمولاً زمینه‌های مهندسی صنایع یا ریاضی داشتند. مثلاً؛ یکی از اساتید برجسته ما آقای دکتر پورکاظمی بودند كه ریاضی‌ها را به ما می‌گفتند، خدا حفظ کند آقای دکتر مدرس یزدی ما درس‌های زیادی با ایشان ‌خواندیم يا آقای دکتر سید اصفهانی، آقای دکتر توفیقی هم از دانشگاه امیرکبیر درس های کنترل موجودی و امثال این‌ها را می‌گفت. آرام‌آرام اولین دانش آموختگان رشته مدیریت صنعتی در دوره دکتری شکل گرفت؛ که همین نسل قبل از ما هستند. یا یک جورای هم‌نسل هستیم؛ که اساتید ما نبودند ولی قبل از ما فارغ‌التحصیل دکتری رشته مدیریت صنعتی شدند. که عمدتاً هم در گرایش هاي كمي مدیریت صنعتی هستند؛ مانند آقای دکتر جعفر نژاد و دکتر مهرگان که دانشگاه تهران هستند و خوشبختانه الآن از ریش‌سفیدهای رشته شده‌اند. آقای دکتر دری شهید بهشتی هستند. نسل بعد؛ بنده، آقای دکتر منصور مؤمنی که الآن دانشگاه تهران هستند، خانم دکتر متقی که شهید بهشتی رفتند، خانم دکتر الفت که الآن رییس دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی هستند؛ و همچنین دوستان دیگری که ممکن هست اسمشان را فراموش کرده باشم، بوديم. نوعاً کسانی که در محیط دانشگاه ماندند و به‌پای رشته مدیریت صنعتی ماندند این‌ها بودند. دوستان بزرگواری را هم داشتیم که از رشته رفتند که اسم نمی‌برم. یا اصلاً وارد فضای سیاسی و تجارت شدند. از حق نگذریم کسی که خیلی حمایت کرد که رشته مدیریت صنعتی ماندگار شد و توسعه پیدا کرد، ماها را تشویق و حمایت کرد و اساتید بسیار برجسته‌ای را از خارج از كشور برای تدريس دعوت می‌کرد، آقای دکتر علی‌رضاییان هستند که آن موقع رییس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران و مدیر گروه مدیریت دانشگاه تربیت مدرس بودند. من یادم هست اساتید ایرانی که خارج از ایران بودند شناسایی می‌کردیم و ايشان دعوت می‌کردند. یک هفته برای ما دوره می‌گذاشتند درس می‌دادند و می‌رفتند. یا مثلاً می‌رفتیم دانشگاه‌های دیگر؛ مباحث شبیه‌سازی را در دانشگاه شریف آقای دکتر محلوجی که اولین کسی بود که در حوزه شبیه‌سازی کار می‌کردند. یا دوستان دیگری مثل آقای دکتر اقدسی که از ژاپن برگشته بود مباحث مدیریت تولید به ما می‌گفتند. آقاي دكتر رضاييان ماها را تشویق می‌کرد که این رشته بکر است، آینده دارد، متولی ندارد و شما باید کار بکنید و مدام تشویق می‌کردند. الحمدالله الآن رشته برای خودش شاخ و برگی پیداکرده  و متولی پیداکرده است. بعد از ما جوان‌های زيادي در حوزه دانشگاهي وارد شدند و وارد شاخه‌های مختلف رشته شدند. یکی وارد کیفیت شد یکی وارد شبیه‌سازی شد، یکی وارد نظريه صف شد یکی وارد خدمات شد یکی وارد عملکرد شد و ... . رشته مديريت صنعتي شاخه‌شاخه شد و خوشبختانه الآن جمعیت کثیری از دانش آموختگان توانمند در اين رشته داریم. در حوزه صنعت هم آرام‌آرام دانش آموختگان مدیریت صنعتی رفتند یک عده رفتن بانک یک عده رفتند بیمه یک عده نیز رفتند در کارخانه. دوره‌های ضمن خدمت بسیاری ما اجرا می‌کردیم دوره‌های خیلی زیادی برای حوزه صنعت به شکل ویژه اجرا می‌کردیم چه معادل چه رسمی چه کارگاه. اتفاق دیگری که رشته مدیریت صنعتی را خیلی جذاب کرد اين بود كه دوستان ما در حوزه مهندسی صنایع آرام‌آرام منتقل شدند به مدیریت صنعتی و گرایش‌هایي را فعال کردند که اختصاصاً در حوزه مدیریت صنعتی بود! این باعث شد که مدیریت صنعتی توسعه بسیار خوبی داشته باشد، یعنی می‌شود گفت که مهندسی صنایع که یک‌زمانی مخاطب‌های ما را می‌گرفت کامل آمد به سمت آموزش محتوای مدیریت صنعتی مثلاً یک‌رشته‌ای به نام سیستم و بهره‌وری راه انداختند یک‌ رشته‌ای به نام مديريت نوآوري و فناوري و يا آينده-پژوهي راه انداختند. زماني كه رییس مرکز مطالعات مدیریت بهره‌وری ایران بودم، در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی یک تیم در حوزه‌های مدیریت عملکرد با ترکیبی از صنایع و مدیریت صنعتی باهم تشكيل داديم، آنجا بحث مدیریت عملکرد، سیستم‌های ارزیابی دستگاه‌های دولتی، شاخص‌های عمومی، شاخص‌های اختصاصی و ... را فعال کردیم. همه اینها باعث شد که رشته مدیریت صنعتی الآن بحمدالله یک درخت تنومند شده است و به اینجا رسیده است.

بعد از حدود سی سال از شكل گيري رشته مدیریت صنعتی، شما دو سال پیش با جمعی از دوستانتان به‌عنوان مؤسسین انجمن مدیریت صنعتی، اقدام به تشکیل انجمن علمی مدیریت صنعتی ایران كرديد. با توجه به وجود انجمن هاي علمي متعدد در زمينه مديريت مثل؛ انجمن مدیریت ایران با حدود 50 سال سابقه یا انجمن علوم مدیریت ایران با نزدیک 15 سال سابقه، چه ضرورتی احساس کردید که برید سراغ تشکیل يك انجمن با نام مدیریت صنعتی؟

دكترعادل آذر: معمولاً فلسفه وجودی انجمن‌های علمی اتصال حوزه دانشگاهی و حوزه عملياتي است، يعني فلسفه‌اش این است که فضای دانشگاهی را به داخل جامعه ببرد، بخصوص مباحث دانشگاهي را به مخاطب حرفه‌ای خودش پيوند دهد. با اين فلسفه انجمن ها شكل مي گيرند. در واقع قدیمی‌ترین انجمن مديريتي، انجمن مدیران ایراني است البته الآن از رونق افتاده است ولی از قدیمی‌ترین‌هاست و از قبل از انقلاب شکل‌گرفته است. بعد از آن انجمن علوم مدیریت ایران است که مدیریت با شاخ و برگ‌هایش را در بر‌گرفته است. فلسفه اين است که ما چگونه فضای تئوریک را به حوزه کاربرد وصل کنیم؛ و چگونه این‌ها باهم ترکیب و متصل بشوند. به‌ویژه در رشته مدیریت که اصلاً حیات و ممات ما به این است که حرف‌هایي که می‌زنیم در عالم کاربرد معنا داشته باشد و کاربر ما از آن استفاده کند. علوم پایه نیستیم که به امید اینکه یک روزی به یک کاری بیاید در آزمایشگاه کاری بکنیم. دست‌به‌نقد خروجی ما باید به درد صنعت بخورد. یا صنعت نیاز خود را از فضای دانشگاه بگیرد. این‌یک نکته، نکته دوم تولی گری رشته است. من همیشه می گويم اگر رشته اي مي خواهد صاحب پدر و مادر شود و احساس هویت کند قاعدتاً باید یک ‌نهاد آن را بگرداند. يعني به غیر از وزارت علوم، نهادی از داخل رشته متولد شود و آن رشته را بگرداند و صاحب آن رشته شود. معمولاً در دنیا صاحب رشته‌ها انجمن هاي علمي هستند و برای اینکه یک‌رشته داراي هویت، ریشه و متولي باشد انجمن‌های علمی شکل می‌گیرد. مثلاً در فیزیک انجمن علمی فیزیک ایران را داریم، یا یکی از انجمن‌های خیلی ریشه‌دار انجمن برق ایران است، انجمن علمی جامعه‌شناسی ایران جزء انجمن‌های خیلی قدیمی است. تقریباً از 15 سال پیش به این فکر افتادم كه رشته مديريت صنعتي نياز به متولي دارد و چند نشست با همین دوستان بزرگواری که نام  بردم که درواقع نسل اول رشته مدیریت صنعتی هستند برگزار كرديم.  تقریباً هم‌زمان با انجمن مدیریت دولتی ایران، هم‌زمان با انجمن مهندسی صنایع ایران به این فکر افتادیم که با توجه به بلوغ و غنای محتوایی رشته، نیاز و درخواست هاي كاربران از رشته و با توجه به انبوه دانشجویان رشته الآن زمان شکل‌گیری آن نهاد است. منتهي انجام اين كار كمي کش‌وقوس داشت. من رفتم مجلس و بعد گرفتار مجلس و عالم سیاست شدم. نمايندگي مجلس و شاخه‌های جدیدی که برای مدیریت صنعتی شکل گرفته بود مثل؛ حوزه کیفیت  و بهره‌وری، استراتژی‌های صنعتی، مديريت عملکرد، عملیات خدمات و بودجه‌ریزی که عمدتاً ریاضیاتی هستند باعث شد ضرورت شکل‌گیری این نهاد را خیلی بیشتر درک كنم. چون عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بودم نياز به حوزه‌های سنجه سازی و اندازه‌گیری در مدیریت را درک می‌کردم، اینجا بود که چند تا نشست گذاشتیم باز توفیقی نشد تا اینکه از فضای سیاسی فارغ شدم و آمدم دانشگاه و چند نشست با دوستان و بزرگوارانی که بالاخره پیشکسوت این رشته بودند داشتیم و منجر به این شد که این تشکیلات شکل گرفت و فعال شد و بحمدالله الآن هم راضی هستم که بالاخره این رشته یک متولی دارد و دانشجویان این رشته جایي دارند که اگر مشکلی، بحثی يا گرفتاری داشتند به آن رجوع کنند. البته انجمن خیلی نوپا است معمولاً زمان زیادی می‌خواهد تا بتواند در سراسر ایران شاخه بدواند و در دانشگاه‌های مختلف شعبه بگیرد. ما الآن قطب‌های خیلی خوبی در حوزه مدیریت صنعتی داريم. غیر از تهران، الآن یزد یکی از قطب‌های خیلی خوب ماست، مازندران، شیراز، اصفهان‌ از قطب‌های خوب ما هستند. دانشگاه علوم تحقیقات دانشگاه آزاد یکی از قطب‌های خوب مدیریت صنعتی است. دوستان خیلی خوبی ما آنجا داریم مثل آقای دکتر البرزی، آقای دکتر طلوعی این‌ها کسانی هستند كه در حوزه مدیریت صنعتی زحمت كشيده اند. دوستان دیگری هم براي اين رشته زحمت می‌کشند که اسمشان به ذهنم نمی‌رسد و دانش آموختگان اين رشته هستند. بنابراين علاوه بر دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی و دانشكده مديريت دانشگاه تربیت مدرس ما در اقمار خودمان هم شاخه‌های خیلی خوبی داریم كه انشا الله اگر بتوانیم در هرکدام از این‌ها یک شعبه داشته باشیم می‌توان  ادعا كرد که رشته تقریباً جا افتاده است. اگرچه انجمن ما دیر تأسیس‌شده ولی نسبت به بقیه انجمن‌هاي مدیریت جايگاه خوبي دارد و انجمن براساس ارزيابي سال 93 موفق به كسب رتبه A شده است و به لطف خدا الآن مجوز مجله علمی پژوهشی «پژوهش هاي نوين در تصميم گيري» را از وزارت علوم اخذ كرده است و قرار است در سال 95 كنفرانس بین‌المللی مدیریت صنعتی را برگزار كند. گرچه انجمن نوپا است ولی با انگیزه‌ای که جوان‌ها و همكاران ما دارند، خوشبختانه خیلی خوب دارد پیش می‌رود.

آقای دکتر همه انجمن‌ها اعضايي دارند كه ذی‌نفعان آنها محسوب مي شوند و فقط تولی گری رشته هدفشان نیست. انجمن مدیریت صنعتی ایران به نظر شما بیشتر بر چه بخشی از جامعه علمی تأکید دارد؟ یا باید به چه سمتی برود تا بتواند به آن اهدافی که اشاره شد دست يابد؟

دكترعادل آذر: واقعیت این است که ما باید آن دو مسیر را که بحث کردیم به‌طورجدی فعال کنیم. یک‌بخشی از آن رتق‌وفتق امورات دانشگاهی و آموزشی و پژوهشی دانشگاهی است؛ یعنی مخاطب ما و هیئت‌علمی است. در همین عمر کوتاه انجمن، به لطف خدا تجدیدنظر دروس کارشناسی از نظر محتوایی و سرفصلی با مشاركت انجمن مدیریت صنعتی انجام شد که از مهر امسال دانشگاه‌ها آن را اجرا مي كنند. نسخه بازنگري شده سرفصل كارشناسي ارشد مديريت صنعتي كه در مهر ماه 94 ابلاغ شد محتوای بسیار خوبی دارد و گرایش‌های بسیار ارزشمندی مثل مدیریت عملکرد، مديريت زنجیره تأمین و کیفیت و بهره‌وری به آن اضافه‌ شده است، كه از کارهای انجمن مدیریت صنعتی است. نسخه تجدیدنظرشده دکتری الآن روی سایت وزارت علوم است که کنکور 95 دكتري بر اساس اين تجديد نظر انجام خواهد شد. غیر از گرایش‌های چهارگانه‌ سیستم‌ها، تحقیق در عملیات، تولید و عملیات و مالی که قبلاً بود، گرایش استراتژی هاي صنعتی به آن اضافه ‌شده است. به شكل هاي مختلف با دانشجويان و اساتيد در ارتباط هستيم. قصد داريم کنفرانس بین‌المللی سال آينده، با مشاركت دانشجويان و اساتيد برگزار شود تا دانشجويان مديريت صنعتي دريابند که رشته متولی اي به نام انجمن مدیریت صنعتی ایران دارد. اما واقعیت این است که پویایی رشته زمانی فراهم می‌شود که به معبر دوم اتصال پیدا کند یعنی تئوری و محتوای خود را به کاربرد برساند. چون آزمایشگاه ما سازمان‌ها و نهادها هستند، یعنی باید به مردم و جامعه کاربر خدمات بدهیم. واقعیت امر خودم بیشتر نگاهم معطوف به این بخش است. نگاه من این است که اگر ما بتوانیم غیر از شاخه‌های تخصصی مديريت صنعتي، حوزه اندازه‌گیری در مدیریت را، من اسم آن را می‌گذارم «سنجه-سازی» فعال كنيم، مي توانيم وارد دنياي كاربردي و حرفه اي شويم. چون مدیریت صنعتی مترادف با علم مديريت (Management Science) است؛ یعنی با تاكيد بر علم مدیریت به سازمان ها كمك كنيم تا سنجه هاي مورد نيازشان را بسازند.  مثلاً ما چگونه به سازمان‌ها کمک کنیم که سنجه‌های اخلاق سازمانی بسازند. اخلاق یک موضوع رفتاری است یعنی ظاهراً در مدیریت صنعتی نیست ولی جالب است بدانید الآن در دنیا کسانی که در حوزه مدیریت صنعتی هستند اخلاق را پیگیری می‌کنند. آدم‌هايی مثل مينجر، هیر و رينگل این‌ها عمدتاً مدیریت صنعتی هستند و کسانی هستند که Management Science خوانده‌اند. ولی می‌بینید سر از بازاریابی و تحقیقات بازاریابی و تحقیقات بازرگانی و سنجه‌های بازاریابی، سنجه‌های رضایت مشتری، سنجه‌های وفاداری مشتری درآورده‌اند. کتاب‌هایي که نوشتند عمدتاً در حوزه‌های اندازه‌گیری است. مدیریت صنعتی شاخه‌های ویژه‌ای مثل کیفیت، عملکرد، BPR،BPO، شبیه‌سازی، هوش مصنوعی و تحقیق در عملیات دارد، این‌ها قبول، ولی خدماتی را می‌تواند به همه رشته‌های مدیریت بدهد به همه حوزه‌های کاربردی مدیریت بدهد و آن قصه سنجه سازی و اندازه‌گیری است. به نظر من تبدیل مفاهیم مدیریتی به سنجه‌های قابل‌اندازه‌گیری و قابل‌محاسبه و نمره‌گذاری شده از رسالت‌های رشته مدیریت صنعتی و فعالاني است که در این حوزه دارند کار می‌کنند. البته یادمان نمی‌رود که رشته مدیریت صنعتی و اساساُ مدیریت بین‌رشته‌ای است بخشي از آن روانشناسی بخشي ديگر مهندسی است و بخشي ديگر آمار و رياضي است. اما باور من این است که رشته مدیریت صنعتی خیلی ابزارمند ‌است و مي تواند به علوم دیگر به‌خصوص به شاخه‌های دیگر مدیریت که خیلی هم متنوع شده است کمک بکند. البته می‌شود به مباحث خاص صنعت ورود کرد، ما جهت گيري صنعتي خود را منحصر به بخش توليد نمي دانيم و بخش-هاي مختلف صنعت خدمات مثل حوزه بانکداری، حوزه بیمه  و ... را نيز هدفگذاري كرده ايم. علاوه بر ساختن مدل‌های ریاضی و ساختن ابزارها و نظامات اندازه‌گیری، موضوعات تولید و کیفیت در صنعت، استراتژی، عملکرد و مهندسی مجدد را دنبال خواهيم كرد، مثلاً همین بحث مهندسی مجدد (BPR) برای هر سازمانی در بخش هاي مختلف به مفهوم تولیدی يا خدماتي معنا می‌دهد. من تمام امیدم این است که این انجمن با توجه به علائق اعضای خود (ما بالغ بر 200 عضو پيوسته داریم) که عمدتاً دانشجوها و اعضای هیئت‌علمی هستند، بتواند اين زمينه ها را شاخه‌شاخه کند و حلقه‌های کاری در این زمینه‌ها شکل بگیرد که هرکسی بسته به علاقه‌اش بتواند ماژول‌های زیرمجموعه را بسازد. کسی می‌خواهد اقتصادی داشته باشد و پول دربیاورد زندگی‌اش بچرخد فقط نبايد منتظر تدریس بماند یا منتظر این باشد که مدیر شود! یکي از دانشجويان ما یک شرکت دانش‌بنیان تاسيس كرده است که درس هایي که ما دادیم را به صورت نرم افزار تهيه كرده است. تا الآن سه تا نرم‌افزار درست کرده است و ثبت هم کرده است. برای من گزارش داد که مثلاً ارزیابی کارکنان را با AHP دارد انجام می‌دهد. از ترکیب AHP و TOPSIS برای ارزیابی کارکنان ‌یک نرم‌افزار بسیار جالب و كاربردي تهيه كرده است كه بازار خوبي هم دارد. یا در حوزه استعدادیابی کارآفرینی در صنعت یک نرم‌افزار تهیه‌کرده است. یا در حوزه نظامات بودجه‌ریزی دوستانمان شرکتی دارند که مدل‌های ریاضی را توسعه داده اند و نوشتند و دارند کار می‌کنند. یعنی می‌خواهم بگویم انجمن اگر بتواند این‌جور کارها، نهادها و حلقه‌ها را شکل بدهد که این دانش تئوریک كه ما در کلاس‌ها می گوییم به زبان کاربر تبدیل کند ابزارهای آن را بنویسد و نرم‌افزارهای آن را تهیه بکند ما به هدفمان مي رسيم. جالب است چند نمونه كه نام بردم مشتريان زيادي هم پيدا كرده است.

آقاي دکتر در بحث‌هایتان بيان كرديد که انجمن علمی مدیریت صنعتی ایران در سال 93 رتبه A گرفته است. این رتبه ازیک‌طرف براي انجمن امتيازهايي را به همراه خواهد داشت و از طرف ديگر  باعث بالا رفتن انتظارات از انجمن مي شود. انجمن در سال‌های آینده چه برنامه‌ای برای بهره‌گیری از این امتیازها و برآورده کردن انتظارات دارد؟

دكترعادل آذر: در توضیحاتم بود ما باید اذعان کنیم به این مطلب که آيا کار انجمن کار یک نفر است؟ یا کار همین اعضای هیئت مدیره موجود است؟ بنده به‌عنوان رییس هیئت‌مدیره انجمن علمی مدیریت صنعتی ایران و دوستان دیگر این 7 نفری که عضو هیئت‌مدیره هستیم اولین گروه و اعضای هیئت‌مدیره هستیم. كار انجمن کار یک نفر نیست در توضیحاتم بود ما اگر بتوانیم متولیان که همان هیئت‌علمی و دانشجویان به‌ویژه دانشجويان کارشناسی ارشد و دکتری که خوشبختانه تعداد زيادي هستند؛ و خیلی هم دانشجویان خوبی هستند را هم به لحاظ ساختاري هم به لحاظ دانشی متشکل کنیم. مخاطب حرفه‌ای‌مان را اگر بتوانیم متشکل کنیم و اين دو بخش را  به هم اتصال بدهیم كاري بزرگ انجام داده ايم. یعنی عمده برنامه ما این است که مثلاً اگر بتوانیم در سال 95 ده تا از این حلقه‌ها را راه بیاندازیم؛ که چند تا را هم مثال زدم. مثلاً کسی آمده نظام شایستگی را با همین مدل‌های تصمیم‌گیری ساخته است، کسی آمده نظام بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد را با OR سخت (Hard Modeling) تنظیم کرده است. من فکر می‌کنم اگر از همین بچه‌های مدیریت صنعتی 10 تا از این حلقه‌ها را شکل بدهیم هر ده حلقه مثلاً بیست نفر را به خودش جذب کند و به صد تا بنگاه ورود كند ما به هدف خودمان رسیدیم این جز اهداف خیلی دست‌یافتنی و عملی هم است. منتهي لازمه آن متشکل کردن اين افراد است یعنی تمام هم‌وغم ما این است که اين افراد را در قالب سمینار، نشست، تماس تلفني و گفتگو متشکل کنیم. دومين برنامه مجله انجمن است، یکی از دلایلی که مجوز به ما داده اند همان رتبه A است که در آن می‌توانیم مقالات خیلی خوبی چاپ کنیم و برنامه سوم ما ارتباط بین‌المللی است٫ یعنی اگر ما بتوانیم در سال 95 با یک انجمن بین‌المللی در حوزه مديريت صنعتی ارتباط برقرار کنیم و گاها یک کار مشترکی را انجام بدهیم مثل این کنفرانس بین‌المللی مدیریت صنعتی به نظرم برنامه 95 برنامه خوبی خواهد بود؛ چه‌بسا بتوان رتبه انجمن را ارتقا بدهیم. یکی دیگر از اهداف ما برای سال 95 انجام پروژه هاي تحقيقاتي براي سازمان ها است چرا كه پویایی یک انجمن به این است که خدمات تحقیقاتی به کاربرهای خود ارائه بدهد، مثلاً حداقل دو پروژه تحقیقاتی، با همین اعضا یا افراد دیگری که به ما می‌پیوندند انجام بدهیم. نفس انجام كار تحقیقاتی در وهله اول برايمان مهم است؛ یعنی این اهداف را به‌گونه‌ای فهرست كردم که قابل حصول باشد و بشود به آن‌ها نائل شد.

آقای دکتر یکی از راهبردهای کلان نقشه جامع علمی کشور، نهادينه كردن مديريت دانش و ابتناي مديريت جامعه بر اخلاق و دانش بر اساس الگوهای ایرانی اسلامی است؛ و زیرمجموعه آن‌یک سری برنامه تعریف‌شده که برای انجمن‌های علمی هم نقشی تعریف کرده است. به نظر شما انجمن علمی مدیریت صنعتی در راستای اخلاق محور کردن مديريت چه كارهايي مي تواند انجام دهد؟

دكترعادل آذر: خوشبختانه چون یکی از شاخه‌های کاری خودم از 10-15 سال پیش بحث‌های اخلاق كسب و كار (Business Ethics) است و تا الآن چندین رساله دکتری و پایان‌نامه کارشناسی ارشد در اين زمينه راهنمايي كرده ام. به لطف خدا یک هسته‌ای را شناسایی کرده ایم که در این شاخه ‌دارند کار می‌کنند. از دوستان ما آقای دکتر کرمانی، یک سایتی تشکیل داده‌اند و تمام مستندات را جمع‌آوری کرده‌اند و علاقه‌مند شدند و به انجمن مدیریت صنعتی ایران اتصال پیدا کردند. يكي از برنامه  هايمان این است که این گروه کدهای اخلاقی رشته را بنویسند، همانطور كه در دنیا داریم، مثلاً انجمن تحقیق در عملیات امریکا سوگندنامه دارد. همانطور كه حسابداران استاندارد اخلاقی و کدهای اخلاقی دارند؛ يكي از برنامه هاي انجمن برای سال 95 اين است كه کدهای اخلاقی یا نظام‌نامه اخلاقی رشته مدیریت صنعتی را بنویسیم. بعد آرام‌آرام برویم بحث نظامنامه حرفه مدیریت صنعتی را تدوین کنیم. واقعیت این است که انجمن‌ها در این حوزه‌ها که ماهیت فرهنگ‌سازی دارند می‌توانند نظام‌نامه بنویسند، دستورالعمل بنویسند، تبلیغ کنند و کارگاه برگزار كنند. ضمن اینکه ما الآن در حوزه ارتباط با نظام کلان برنامه‌ریزی کشور مثل تدوین برنامه ششم در مواردي رگه‌های این بحث‌ها را وارد كرديم، من خودم عضو ستاد تدوین برنامه ششم و رییس یکی از این شوراهای برنامه‌ریزی هستم، خوشبختانه آنجا سه تا مسیر خوب حوزه مدیریت صنعتی را آورديم، مثلاً یکی از مصوبات ما در آنجا استقرار چرخه PDCA بهره‌وری در تمام دستگاه‌های دولتی و شرکت‌های دولتی است. یا مثلاً بحث بودجه ريزي بر مبنای عملکرد را داريم که همه دستگاه‌های اجرایی باید تا پایان سال دوم برنامه ششم بروند نظام بودجه‌ریزی خود را مبتنی بر عملکرد کنند. یا همین مسائل سلامت اداری و حوزه اخلاق اداری و اخلاق کسب‌وکار باز یکی از مواردی هست که در برنامه ششم آمده است. به علاوه در محور حرفه اي سازي رشته مديريت بويژه مديريت صنعتي سال ها است به كمك انجمن علوم مديريت ايران و انجمن مديريت دولتي ايران با حمايت آقاي دكتر الواني در صدد شكل گيري «سازمان نظام مديريت ايران» هستيم. خوشبختانه اساسنامه نهايي شده است و در كميسيون اجتماعي دولت در حال بررسي است.

آقای دکتر یک دغدغه یا چالشی که اغلب دانشجویان و دانش آموختگان رشته مدیریت صنعتي دارند این است که رشته مدیریت صنعتی ما به ازای بیرونی در جهان ندارد و تقریباً از محدود کشورهایي هستیم که رشته اي تحت عنوان مديريت صنعتي  (Industrial Management) داریم. همه برایشان سؤال است که چرا این عنوان هست؟ از طرف دیگر ما در کشورمان مهندسی صنایع داریم و خیلی سرفصل‌ها و محتوایش با مديريت صنعتي هم‌پوشانی و شباهت دارد؛ و در بازار کار کارفرماها شاید بيشتر تمايل به جذب آنها دارند! انجمن مدیریت صنعتی برای این چالش آیا راهکاری یا برنامه اي دارد تا این چالش دانشجوها و دانش آموختگان را برطرف کند؟

دكترعادل آذر: سؤال شما دو تا بخش دارد یکی این‌که آیا ما در دنیا چیزی به نام مدیریت صنعتی داریم یا خاص ایران است؟ ما الآن در هند رشته اي با همين عنوان مدیریت صنعتی داریم، اما در دانشگاه هاي امریکا Management Science داریم. در انگلیس Manufacturing  دارند. البته Manufacturing  آن‌ها در دانشکده مکانیک و مهندسي است؛ اما این موضوع نباید ما را نگران کند بالاخره طراحي رشته مديريت صنعتي از ابتکارات خوب کشور است و خیلی هم هوشمندانه بوده است. بايد به بانيان اين رشته دست مريزاد گفت.

بخش دوم سؤال شما هم گرچه بحث ديگري است اما به بخش اول برمی‌گردد. ‌زمانی که ما دانشجو بودیم دغدغه ما این‌ بود که ما در مهندسی صنایع هضم مي شويم! چرا؟ چون ما درس های مهندسی صنایع را می‌خواندیم مثلاً ما مدیریت کارخانه می‌خواندیم. تعمیرات نگهداری می‌خواندیم، کارسنجی و زمان‌سنجی می‌خواندیم، برنامه‌ریزی موجودی می‌خواندیم، MRP می‌خواندیم ما نگرانی‌مان این بود. اما الان به نظرم دوستان صنایع ما باید نگران باشند! چون آن‌ها دارند در مدیریت صنعتی هضم می‌شوند. در صحبت‌های من بود. اصل مهندسی صنایع، گرايش صنایع-صنایع است و بقيه گرايش هايش از بقیه رشته‌ها گرفته شده است. مثلاً شاخه مهندسی سلامت راه انداخته‌اند و ... چرا دارند هجرت مي كنند؟ این‌ها نشان می‌دهد رشته غنا ندارد یعنی رشته خورده به یک مانعی که عمق نمی‌تواند پیدا کند؛ بنابراین رفتند حوزه سلامت را گرفته‌اند وصل کردند به مهندسی و رشته مهندسي سلامت راه انداختند یا آمده‌اند کیفیت بهره‌وری راه انداختند كه کیفیت بهره‌وری را از حوزه مدیریت گرفتند. یا سیستم‌های اقتصادی اجتماعی راه انداخته‌اند از اقتصاد گرفتند. حالا یک عنوان صنایع هم براي آن مونتاژ كردند. اتفاقاً من الآن هیچ دغدغه اي ندارم به نظرم دوستان آن‌طرف باید نگران باشند که رشته ها‌شان دارد حذف می‌شود. بر اين اساس اگر دقت کنیم اساتيد متعصب مهندسي صنايع این‌ها را اصلاً به‌عنوان رشته مهندسی صنایع قبول ندارند. من می‌شناسم اساتید برجسته آنجا را که اصلاً این‌ها را تدریس نمی کنند و می‌گویند این‌ها صنایع نیست، مدیریت است. اما این دل‌مشغولی شما حرف درستی است. آنجایی که گفتید که ممکن است اگر بنا بر انتخاب باشد مهندسی صنایع انتخاب کنند! یک‌زمانی مهندسی جذابیت داشت الآن دیگر جذابیت از بین رفته است، اما واقعیت این است که خوشبختانه دانش‌آموخته‌های باکیفیت و صاحب ایده در رشته مديريت صنعتي چنان فراوان است كه به خوبي بر محيط كسب و كار رشته سايه افكنده است و صاحب بازار شده اند. نکته دوم به چه طريق مي توانيم اين مسيري كه شروع شده را ادامه دهيم؟ راه آن کیفیت است. اتفاقاً رقیب بد نیست به نظر من رقابت خیلی خوب است. اگر ما تک رشته بودیم فقط و فقط همین‌که ما اسم مان مدیریت صنعتی بود ما را انتخاب می‌کردند به‌تدریج افت می‌کردیم؛ یعنی رقابت مولد كيفيت است. راه این است که ما رشته را باکیفیت کنیم محتوا را باکیفیت کنیم. معلوم است که رشته کیفیت دارد که دانشگاهی مثل صنعتي شریف رشته مدیریت راه می‌اندازد. معلوم است محتوا دارد، معلوم است بازار دارد كه دانشگاه صاحب نام و نشان مهندسي از ماموريت خود عدول مي كند و دانشكده مديريت تاسيس مي كند. دانشجوی ما باید تلاش کند خودش را به استاندارد برساند. بخصوص اگر فضا رقابتی شود مطمئن باشید آدم برتر و باکیفیت و با دانش انتخاب خواهد شد. دیگر اسم رشته و دانشگاه هم شاید مهم نباشد. می‌پرسند چه بلدید! این خیلی مهم است. ما به‌عنوان متولی رشته به‌خصوص انجمن مدیریت صنعتی، به‌عنوان کسانی که در دانشگاه هاي مادر هستیم، به‌عنوان اعضای هیئت‌علمی این رشته باید تلاش کنیم محتوای رشته را غنی کنیم؛ و گرنه رقبايمان رشته را مي برند. کالایي که جذاب و مشتری دارد رقیب پیدا می‌کنم وگرنه کالای از رده خارج‌ شده را که کسی نمی‌رود تولید کند و ورشکست شود. این اتفاقاً از علائم خوب رشته است؛ اما ما باید حواسمان باشد که اگر دیر بجنبیم اگر کیفیت نداشته باشیم اگر محتوا نداشته باشم اگر خودمان را به‌روز نکنیم کسی دیگر می‌آید و از ما بازار را می‌گیرد. اين درس اصلي بخش‌بندی بازار و سهم بازار است كه بايد تلاش كرد بازار را صاحب شد.

آقای دکتر در بحث‌هایتان داشتید که رشته مدیریت صنعتی یک‌رشته ایرانی است و يكي از شاخه هاي مدیریت قلمداد می‌شود و  محتواي آن تحت نظر شورای تحول و ارتقاء علوم انساني در حال بررسی است. با توجه به اين كه رشته مدیریت صنعتی یک‌ رشته کمی است و مباحث كيفي (کلامی) در آن شاید جایي نداشته باشد و از طرف ديگر یکی از اهداف کلان نقشه جامع علمی کشور متحول سازی و ارتقای کمی و کیفی علوم انسانی است. ديدگاه شما درمورد ارزشي محور کردن رشته مديريت صنعتي یا بيان مفاهيم آن مبتني بر رویکرد اسلامی چيست؟

دكترعادل آذر: شما به نکته خوبی اشاره کردید که شاید ایرانی بودن رشته اقتضای محتوای ایرانيش را بیشتر کند. باید اذعان کنم در این حوزه ما تا الآن کم گذاشته‌ایم؛ یعنی هنوز که شما می‌خواهید مورد مطالعه (Case) معرفی کنید مجبورید موردهای آن طرف آب را مطرح کنید. ولی الآن ما به بلوغی رسیده‌ایم که بشود محتوای ایرانی را آورد و در کلاس‌ها بحث کرد. البته جاهایی که فرمول است، رياضي است دیگر کاری‌اش نمی‌توان کرد. یک رابطه OR را مطرح می‌کنید یا یک مدل OR را مطرح می‌کنید ولی مثال چه باشد خیلی مهم است. آنجایی که صنعت را بخش خدمات در نظر مي گيريم، سنجه‌های مربوط به خدمات، شاخص‌هایي که برای حوزه خدمات بکار گرفته می‌شود، حتی کیفیت. شما موقعی که بحث از کیفیت می‌کنید به نظر من می‌شود رفت به سمتی که شاخص‌هایي مطرح کرد، نماگرهایي را مطرح کرد که اختصاصاً مربوط به ایران باشند یا در حوزه اسلامی باشند. مثلاً همین چیزی که تحت عنوان حلال مطرح می‌شود، مثلاً برندی به نام حلال فقط بحث بازاریابی‌اش نیست که این اگر قرار است در کیفیت دخالت داده شود به چه شیوه‌ای است. در مراحل تولید دخالت داده شود به چه صورت است. استانداردهای حلال را بخواهیم تعریف کنیم به چه صورتی است. از آنجايي كه می گوییم مديريت صنعتي مترادف با علم مديريت (Management Scienc) است، این علم چطور مي تواند به ساختن استانداردها، نظام‌نامه‌ها، چهارچوب‌ها و هنجارهای ایرانی-اسلامی کمک كند. یا شما مثلاً دارید کار باز مهندسی فرایندها را انجام می‌دهید این باز مهندسی زمانی جواب می‌دهد که کپی کاری یک بنگاه آمریکایی یا اروپایی نباشد. من مثالي مي زنم تا مشخص شود كه مديريت صنعتي چگونه می تواند در حوزه‌های اسلامی هم كار كند، بحثي در مباحث اسلامي داريم كه آیا این معامله ای که وارد می شویم غرری است و یا غرری نیست. یعنی اگر معامله غرر باشد حرام است. معاملات غرري یعنی معامله های بسیار پر ریسک، خیلی عامیانه یک جور معامله است که طرف کلاه سرش می رود. اگر بدانید که معامله اي غرری است حرام است وارد آن شوید. آدم‌های متشرع وارد نمی شوند. مثلاً می‌خواهید سهام بخرید اگر بدانید این معامله که می‌کنید غرر است شما به ‌عنوان ‌یک آدم متدین و مسلمان شرعا حرام است آن سهم را بخرید. در جلسه اي این بحث مطرح شد که این خیلی خوب است ولي فقط مجتهدین و علما می دانند. من آدم عامی می‌خواهم بروم سهم بخرم چگونه بفهمم این غرری است یا نیست؟ مداوم باید زنگ بزنم قم زنگ بزنم به کسی که مقلد او هستم؟ به اين نتيجه رسيديم كه این باید بشود یک سنجه! مبحثی در رشته به‌عنوان تحليل تشخیصي یا تحلیل افتراقی داريم و ما به كمك آن معادله ای تعريف كرديم. اگر واقعاً برايتان مهم است که معامله غرری است یا غرری نیست شما چند تا مشخصه را می گیرید و در معادله وارد مي كنيد و با استفاده از معادله مي فهميد كه معامله در سطح اطمينان مورد نظر غرری است یا خير! رساله دکتری بود دفاع کرد یکی از نوآوري های آن که برای من خیلی جذاب بود و اعضای داوران راغب بودند به ایشان 20 بدهند و نمره کامل خودشان را دادند تعريف این سنجه بود. چون مباحث فقهی آن که تقریباً روشن بود از صدر اسلام گرفته تا آیت الله مرعشی و آیت الله خوی و حضرت امام (ره) این‌ها همه بود احکامش بود حالا این را چطور ابزارمند کنيم که کسی که می‌خواهد معامله بکند از آن استفاده کند. این جور کارها را ما می‌توانیم در رشته انجام بدهیم. واقعاً هم بکر است از این كه ما ادبیات رشته را می دانیم آن‌طرف نظامات ریاضی و علم را می شناسیسم این‌ها را به هم متصل کردن جاش در کشور خالی است و می‌شود خوب کار کرد.

اگر بخواهیم بحث را جمع بندی كنيد، آینده انجمن علمی مدیریت صنعتی ایران را چگونه می بینید؟ چند سال دیگر شما می توانید با افتخار بگویید یک انجمن موفق هستيم؟

دكترعادل آذر: صرف نظر از این امتيازات، آرزوی من اینست که این رشته، تحت عنوان جامعه اساتید، دانشجویانش و کاربرانش منسجم بشوند. اگر یک روزی ببینم ما تعداد اعضای فعالمون که دغدغه رشته را دارند، آینده رشته برایشان مهم است، محتوای رشته برایشان مهم است، حوزه کاربرانشان برایشان مهم است، به یک مجموعه بالای هزار نفر برسد یعنی رشته یک متولی دائمی تابلودار و شناسنامه دار پیدا بکند می‌توانیم بگوییم ما به آرزومان رسیدیم. من همیشه این را گفتم که رشته واقعاً پدر مادر پیدا کند و عین گوشت قربانی نباشد هرکسی بیاید و یک تیکه از آن را بکند و برود. من تصورم این است تا حداكثر 7 سال دیگر به چنين جايگاهي برسیم. البته باید خیر و برکتش برسد به جاهای دیگر يعني مثال بزنند بگویند این را ما از مدیریت صنعتی گرفته ایم. بر عکس نباشد! من آرزويم چنين مهمي است. البته خوشبختانه الآن با توسعه ای که رشته دارد، دانش آموختگاني که دارد، مقاله های خوبی از رشته توليد مي شود، انصافا ما بهترین مقالات حوزه مدیریت را در مجلات معتبر بین‌المللی الآن در مدیریت صنعتی داریم. این خیلی آینده رشته را درخشان نشان می‌دهد خیلی ما را به آينده رشته مديريت صنعتي اميدوار مي-كند.

بدون ترديد با وجود دانش آموختگان خوش فكر و گستره ي دانشجويي كه اين رشته دارد و وجود اساتيد خوش نام و فعالان حرفه اي، آينده درخشاني در انتظار رشته مديريت صنعتي است.

جناب آقاي دكتر عادل آذر از طرف خودم و علاقه مندان به رشته مديريت صنعتي از حضور شما در اين گفتگو تشكر ميكنم.

دكترعادل آذر: بنده هم از زحمات و ابتكار عمل خوب شما تشكر ميكنم.

اعضای حقوقی انجمن

static tarbiat modares logo  tehran alameh IMG10535246 parsain پژوهشکده آمار

دسترسی سریع

HOMEصفحه اصلی        linksپیوندها
SITEنقشه سایت        contactارتباط با ما
NEWSعضویت در خبرنامه        faqپرسش های متداول

 

logo1

اطلاعات تماس

 map circle blue 128 تهران،بزرگراه جلال ال احمد، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران،ساختمان جنوب غربی، اتاق انجمن علمی مدیریت صنعتی ایران 

tel۸۸۰۰۶۴۱۱

email info@saim.ir

Telegram logo کانال تلگرام